لحظه ها در ميان شور حضورت
بي درنگ از پي هم مي گذرند
و خط پايان
نزديک و نزديک تر ميشود
فرصت ها اندکند و مهر تو بسيار
در چنين ظرف اندکي سيراب نمي شود عطش تشنگيم
و سخت است
از درياي تو نوشيدن و بي تاب نگشتن
و چشم فرو بستن از اين همه آرامش
اما تقدير مان چنين مقدر است و لحظه ي وداع آمده
تنها اميد وصل توست که مرا تسکين مي دهد
درباره این سایت